درسادرسا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 25 روز سن داره

درسا وروجک مامان و بابا

بستنی خوردن درسا

سلام هستی مامان با اینکه خیلی بستنی نخوردی ولی انگار خیلی دوست داری،البته من اصلا تا به حال بهت نه بستنی نه شکلات دادم اما وقتی میری خونه مامانی مریم حسابی بهت خوش میگذره.چند شب پیش خاله زهره از داخل یخچال بهت شکلات داد خیلی خوشت اومده بود تا شکلاتت تموم میشد سمت یخچال اشاره میکردی بعد من گفتم صبر کنید از اولین شکلات خوری درسا خانم عکس بگیرم،خاله زهره گفت این اولین بار نیست ما قبلا هم بهش شکلات دادیم. حالا بگذریم از خوراکی های غیر مجاز دیگه ای که شما خونه مامانی میل فرمودی. وقتی بردم دست و صورتت رو بشورم خودتو تو آینه دیدی و تعجب کردی،سرت رو مینداختی پایین دوباره آینه رو نگاه میکردی.   عاشقتم عزیزمممممممممممممممم. ...
31 تير 1392

دایره لغات درسا

سلام گل باغ زندگیم مدت زیادیه که یک سری کلمات رو میگی که دقیقا معنی اونارو متوجه نمیشیم مثل مَگَ و .... مامان رو میگی ماما البته آخرش یک نون خیلی ضعیف هم ادا میکنی، بابا که جدیدا صدا میکنی. وقتی زنگ خونه به صدا در میاد میگی:گی گی. دَ دَ یعنی همون بیرون رفتن. مَ  یعنی من. مَ مَ غذا یا ... وقتی صدای اذان یا قرآن به گوشت میرسه هم خوانی میکنی و میگی اَ کَ  یعنی الله اکبر و اَ مَ  که احتمالا ادامه اذان هست.و هر وقت مهر میبینی سجده و بوسش میکنی.(عکس در آینده) بگل  که منظورت بغل هست،من نمیدونم چرا عمه یا کلمات راحتتر دیگه رو نمیگی اما بگل رو میگی!!! دیش،خیلی بامزه دهنت رو کج میکنی و این کلمه رو که ب...
31 تير 1392

حموم کردن دخملی

سلام نازنینم  قبلا گفته بودم که عاشق آب بازی هستی،اگر کسی بره حموم و شما صدای آب بشنوی کلی گریه میکنی تا بری حموم،اگه در حموم باز باشه میری داخلش،زیر دوش می ایستی و با شیر آب ور میری تا بازش کنی.به همین خاطر هر روز یا یک روز در میون میبرمت آب بازی که تو این روزای گرم تابستون حسابی می چسبه،و اینقدر میمونیم و آب بازی میکنیم تا خودت با انگشت در رو نشون میدی یعنی بریم بیرون. حالا کارایی که انجام میدی:اگه داخل لگن آبی که نشستی کف باشه سرتو خم میکنی تا زبون بزنی،لیف رو برمیداری و به بدنت میزنی مثلا خودت رو میشوری،شامپو رو خم میکنی رو دستت بعد دستت رو میکشی رو بدنت،بعد از حموم هم گوشاتو با گوش پاک کن خشک میکنی.     ...
30 تير 1392

تلاش برای راه رفتن

سلام دردونه مامان تقریبا 7 ماهه بودی که چهار دست و پا رفتن رو شروع کردی.همه میگفتن چه زرنگه این دخمله حتما خیلی زود هم راه می افته.ولی هنوز راه نمیری.مدت زیادیه به کمک دیوار و مبل و وسایل می ایستی و راه میری اما تنهایی بیشتر از 2 یا 3 قدم نرفتی و هیچ تلاشی هم نمیکنی،تقریبا هفته پیش بود سعی کردی راه بری می افتادی دوباره بلند میشدی ولی فقط همون یکبار بود تا دیشب خونه مامانی دیدیم داری آروم آروم قدم برداری. تا امروز می ایستادی یک قدم برمیداشتی بعد که می افتادی بلند نمیشدی چهار دست و پا تند تند میرفتی تا به چیزی که می خوای برسی،یکی از دلایل دیر راه افتادنت هم همین عجول بودنت هست که با آروم آروم راه رفتن دیر به هدفت میرسیدی.دختر بلا و شیطونم....
30 تير 1392

عکس از این چند روزمون

  پنجشنبه 27 تیر خونه مامانی در حال زدن ویبره. بچه ام داره چربی اضافی آب میکنه.   فکر میکنم بالای تخت خاله زهرا تنها جایی بود که نرفته بودی!!!     میمیرم برای این لوس کردنت.جمعه 28تیر شهمیرزاد.     این عکس هم روز شنبه است که به زور و بدبختی چندتا قاشق غذا بهت دادم هم خودتو هم منو حسابی کثیف کردی و مستقیم بردمت تو حموم،تلاش میکنی شیر آب رو باز کنی. دوقت از دیدن آب.   ...
30 تير 1392

پیاده روی با درسا

گل نازم سلام بعدازظهر 26 تیر با هم رفتیم پیاده روی.داخل کالسکه ات نشسته بودی و خیلی آروم بودی،فقط اگه کسی رو میدیدی از خودت صدا در می آوردی مثلا حرف میزدی.پیاده روی 1 ساعت ادامه داشت و شما آخرش خوابیدی. . حیاط خونمون.      دوستت دارم نفسمممممم. ...
30 تير 1392

عصبانی از دست...

 وروجکم سلام  از اونجایی که عادت داری بری روی هر چیزی بایستی مثلا دست،پا یا هر وسیله ای که رو زمین هست پریشب می خواستی بری روی این سبد بایستی ولی سبد لیز می خورد و شما حسابی عصبانی شده بودی. ایستاده نتونستی بری روش بعد نشستی پات رو میذاشتی.   سبد لیز خورد،شما هم عصبانی شدی،مامان فدات.   دوباره تلاشت رو شروع کردی تا روش بایستی.قربون پشتکارت عزیزم.   ...
30 تير 1392

تازه های درسا خانمی

سلام نفس مامان این روزا خیلی ناز و نمکی شدی و کلی کارهای بامزه انجام میدی مثلا همین امشب داشتم بهت شیر میدادم که گازم گرفتی بعد نگاهی به من انداختی و خندیدی دوباره شروع کردی گاز گرفتن منم اول بهت اخم کردم دیدم فایده نداره منم خندیدم هر چند خیلی دردم اومد این کارو چند بار تکرار کردی،بابا ناراحت شد بهم گفت چرا بهش می خندی شما رو برداشت و برد که دیگه شیر نخوری و تنبیه شی.                    عاشق تماشای فوتبالی اگه ببینی تلویزیون داره فوتبال پخش میکنی 4چشمی تلویزیون نگاه میکنی.یه وری هم میشینی. ببخشید که پشتم به شماست.     ...
25 تير 1392

پنجمین و ششمین دندون درسا

سلام عمر مامان پنجمین و ششمین دندونت مبارک دلبرم. دیروز خونه مامانی مریم متوجه شدیم دوتا دیگه از دندونای قشنگت نیش زدند.یه دونه پیشین جانبی پایین سمت راست،یه دونه هم پیشین مرکزی بالا سمت راست.مامان فدات شه که شما سخت دندونی و کلی اذیت میشی،تقریبا یک هفته است کم اشتها شدی،خیلی کم غذا میخوری یا اصلا نمیخوری،همه چیز رو تا حتی زمینو می خوای گاز بگیری.حق داری قند عسلم این چندتا دندون تند تند پشت سر هم دارن در میان.خاکنه زودتر تموم شه تا هم شما هم من راحت شیم. دوستت دارم بی نهایت. ...
25 تير 1392